روزانه های یک مادر

روزهای مادری

روزانه های یک مادر

روزهای مادری

خوش تیپ می شم (۵)

رسیدم خونه  می بینم گل پسر خونه رو منفجر کرده و عزیزی هم به نظر تسلیم می یاد. اوونقدر اوضاع بهم ریخته بود که اصلا نمی دونستم باید از کجا شروع کنم. چند روزیه که گل پسر خیلی حرف گوش نکن شده. جوری که هر چی بهش می گی کار خودش رو انجام می ده.  من هم که این چند روز تا آقای همسر بیان کلی کار دارم و نمی دونم چطور باید این حالتاشو تغییر بدم.وقتی هم که دعواش می کنم خودم بیشتر از اوون ناراحت می شم. خلاصه در حال حاضر خونه تبدیل شده به می دان جنگ که جا برای پا گذاشتن توش نیست. دیروز هم به رژیمم پابند بودم. صبح نان +چای کمرنگ .ناهار عزیز کوکو درست کرده بود که با نون سنگک  دو تا دونهشو میل کردم . و شام هم یادم نمی یاد!!!! آهان کمی نون خوردم با پنیر و گردو و با مقدار زیادی  حرص خوردن سر خرابکاری های گل پسر

نظرات 5 + ارسال نظر
علی دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:14 ق.ظ http://www.seeyourinside.blogsky.com

سلام
امیدوارم در هر حال از زندگیتون راضی باشید. سوالی برام پیش اومد و اون رو در وبلاگم نوشتم تا شاید جوابی پیدا کنم. لطفاً اگر جوابش رو میدونید بنویسید. مرسی از کمکتون ...

ساحل افتاده دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ق.ظ http://sahel-oftadeh.blogsky.com

سلام
امیدوارم زودتر خوش تیپ شی و اندام دلخواه برسی.
گل پسر هم که باید شیطنت کنه ورنه پسر نیس!!!

من تو وبلاگم درباره دختر خوب نوشتم و منتظرتم.

مریم مامان ماهان دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ http://mahanema.blogsky.com

در مورد کارهای پسری فقط باید تحمل کنی لجبازی باهاش جواب نمیده فقط اعصاب خودت خورد می شه .
منم دارم یه ریزه کم تر می خورم یعنی نون و برنج رو . واسه غذای سرکارم نون دیگه نمی برم و اینکه روزی ربع ساعت ورزش می کنم نرمش و درازنشست

jOo JoO دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ

موففففففففففففففففق باشی

lمهراوه دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ب.ظ

وزن اولیه ات رو ثبت کردی؟دو هفته یه بار برو رو ترازو و نتیجه رو برای خودت بنویس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد