روزانه های یک مادر

روزهای مادری

روزانه های یک مادر

روزهای مادری

دل خون

پرم از درد دلتنگی
واسم راهی نمیمونه
تو که خوب و خوشی بی من،
بدون تو دلم خونِ

دلم خونِ، دلم خونِ، وجودم بی تو داغونه
دلم خونِ
نمی‌دونه ... نمی‌دونه
کسی حالمو جز خدا نمی‌دونه
دلم خونِ
دلت قرصه که من هستم

 

که دنیامو به تو بستم
که هر وقت مشکلی باشه
برای تو دمِ دستم

ولی من چی ... کیُ دارم که مثل خود من باشه
که هر وقت عشق رو کم دارم مثل معجزه پیدا شه

دلم خونِ، دلم خونِ، وجودم بی تو داغونه
دلم خونِ
نمی‌دونه نمی‌دونه کسی حالمو جز خدا نمی‌دونه
دلم خونِ

تو که نیستی پریشونم، دلم خونِ
هراسونم و حیرونم و دیوونه
دلم خونِ، دلم خونِ، وجودم بی تو داغونه

دلم خونِ
نمی‌دونه نمی‌دونه کسی حالمو جز خدا نمی‌دونه
دلم خونِ  

کنسرت شهرام شکوهی جمعه ساعت 10 شب... من و دل خون

نظرات 1 + ارسال نظر
باشماق دوشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 ق.ظ

یک زمان تقریبا تموم خواننده ها ی ایرانی را می شناختم
ولی حالا کمتر از تعداد انگشتان دست
مثل اینکه تو تمام کار ها ذوق خود را از دست داده ام
تو خواننده ها من صدای سروش ایزدی و شکیلا را خیلی دوس دارم
تو مرد ها هم شهرام ناظری را

من کلا سلیقه ام دم دمیه.. مثلا دانشجوییم با هایده و ابی گذشت یعنی الان می تونم بگم بیش از 70 درصد اهنگ هاشون رو از برم... توی فوق لیسانس شادتر گوش می دادم .. خوب سر کار می رفتم و پول بود و عشق بود و ... الان هم بسته به حالم می شنوم ...ولی از شهرام شکو هی بسیار خوشم می آد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد