روزانه های یک مادر

روزهای مادری

روزانه های یک مادر

روزهای مادری

جیر جیرک من

پسرک می خواد قورقورک شه... قور قورک تلفیقی از جیرجیرک و قورباغه است... می خواد بال داشته باشه و بره تو آسمونها ...بهش می گم مامان چرا دوس داری جیر جیرک شی؟؟؟ می گه می خوام برممم... پرواز کنم.... با فرشته ها بازی کنم... بعد هم شبها نخوابم بلند بلند آواز بخونم...

قیافه من!!!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
باشماق پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:22 ب.ظ

منم وقتی خیلی کوچک بودم همه اش می گفتم کاشک برم پشت بام یکی از اون ستاره ها را دست بزنم
یک شب که بالا رفتم دیدم اووووووو ستاره های هنوز خیلی دورن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد